در صورتی که طرفین از گفتگوی جلسۀ اول بهطور نسبی راضی باشند، بهتر است زمانی را برای جلسۀ دوم تعیین کنند و به توضیح برخی از پاسخهای کلی و مبهمی که در جلسۀ اول مطرح شده یا مطالبی که برای فرد سؤالبرانگیز بوده بپردازند. لازمه این امر طرح سؤالات جدید برای رفع ابهام در جلسۀ دوم است. نکتهای که باید مورد توجه قرار دهید این است که جلسۀ دوم برای تکمیل اطلاعات، رسیدن به نتیجه، تجزیه و تحلیل مطالب جلسۀ اول و تبادل فکر با اعضای خانواده ضرورت دارد. سؤالات جلسۀ دوم خواستگاری را میتوان در هشت محور بررسی کرده و مورد توجه قرار داد؛ صفات روحی و اخلاقی، جلب رضایت همسر، تجمل و قناعت، سازگاری، مدیریت، مصرف دخانیات، میزان درآمد و اعتقاد به مشاوره.
عناوین پرسشهای جلسۀ دوم به شرح زیر است:
1) صفات روحی و اخلاقی
در جلسۀ اول گفتگو به صورت کلی درباره صفات روحی و اخلاقی پرسش میشود اما در جلسۀ دوم میتوان با سؤالات جزئیتر به شناخت دقیقتری از ویژگیهای روحی و اخلاقی طرف مقابل دست یافت. شناخت این ویژگیها باعث میشود که طرفین در تصمیمگیری خود بهتر عمل کنند. نمونه سؤالات این بخش عبارت است از؛ منطقی بودن را در چه میدانید؟ چقدر در زندگی، خودتان را منطقی میدانید؟ وقتی تصمیم آخر را میگیرید، چه عواملی در منصرف شدن شما میتوانند دخیل باشند؟ دوست دارید در مقابل سختی کار شما، همسرتان چگونه شما را درک کند؟ درک کردن از نظر شما چگونه است؟ در تصمیمگیریها چقدر از نظرات دیگران استفاده میکنید؟ چقدر برای کارهایتان احتمال اشتباه کردن میگذارید؟ چقدر حرف مردم برایتان مهم است؟ آیا همیشه قضاوت مردم در مورد شما درست بوده؟ اوقات فراغت خود را به چه چیزهایی اختصاص میدهید؟ بذلهگویی تا چه حد خوب است آیا دیگران شما را به عنوان یک آدم شوخطبع میشناسند؟ احسان به پدر و مادر را در چه چیزهایی میبینید؟ اگر در مسئلهای با پدر و مادرتان اختلاف داشتید، چه میکنید؟ تا حالا شده مخالف نظر آنها کاری کرده باشید؟ چرا؟ از چه رفتاری نمیتوانید بگذرید؟ (در این بخش و بهطورکلی در تمام سوالات این نکته را مدنظر داشته باشید که تعریفتان از واژهها نزدیک به هم باشد، اگر لازم شد منظورتان را با مثالهای ساده و شفاف بیان کنید تا ضمن روشن شدن ذهن طرف مقابل خودتان نیز به پاسخ مطلوب دست پیدا کنید.)
افسردگی، پرخاشگری، اضطراب، وسواس، سوءظن، زودرنجی، کجخلقی، تنهایی، ترسها، سابقههای بستری و درمان و... جزء مهم ترین مسائلی است که باید بررسی شود، (شاید بررسی این بند یکی از ضرورتهایی است که دختر و پسر باید به روانشناس مراجعه کنند.) اما اگر خودشان قصد بررسی داشتند باید نشانههای اختلالات را بشناسند و با سؤال و دقت در نشانهها و علائم این اختلالات، پی به مشکل ببرند.
همچنین صفاتی مثل خسیس بودن، حسابگری، ولخرجی (دست و دلباز)، بیخیالی، منزوی و بیعلاقه بودن به تفریح، پیگیر بودن (سمج)، سهلانگاری، سختگیری و... جزو مسائلی است که میتوان با مثالهای فوق پرسید.
2) جلب رضایت همسر
در روابط دو طرف، دختر و پسر باید در مورد رضایت همدیگر پرسشهایی داشته باشند. برای نمونه؛ فرد مقابل تا چه حد باید رضایت همسرش را جلب کند و تا چه میزان باید به خواستههای او توجه داشته باشد؟ چه شیوههایی سبب جلب رضایت فرد مقابل می شود؟ و مواردی از این قبیل.
3) قناعت و تجملات
در مورد میزان سادهزیستی و قناعت یا تجملات در زندگی باید از فرد مقابل پرسش شود. برای نمونه؛ تعریف قناعت از نظر شما چیست و تا چه حد قناعت دارید؟ درباره تجملات و تشریفات در زندگی و حدود آن چه نظری دارید؟
4) سازگاری
گاه در زندگی مشترک اتفاقاتی میافتد که نیاز است طرفین با هم سازگاری و همکاری داشته باشند. (در این بخش فارغ از پایبندی به اصول انعطافپذیری طرف مقابل را ارزیابی کنید.) برای مثال سوالاتی نظیر: اگر اتفاقی برای شما بیافتد که مجبور باشید با نصف درآمد قبلی همسرتان زندگی کنید، چه میکنید؟ چه امکاناتی را برای داشتن رفاه نسبی لازم میدانید؟ شما مایلید همسرتان در خرید لوازم زندگی چه مسائلی را رعایت کند؟ از جمله سوالاتی است که میتواند در این بخش مفید باشد.
5) مدیریت
مدیریت زندگی از موضوعات مهم و اساسی است که دو طرف باید دیدگاه خود را در مورد آن بگویند. پرسش در مورد اینکه چه کسی مدیریت کند؟ مهم است. شاید هر دو به زنسالاری یا مردسالاری معتقد باشند یا بالعکس. پرسشهایی در این زمینه میتواند دیدگاه فرد مقابل را در مورد مدیریت زندگی نشان دهد. برای نمونه؛ دیدگاه شما درباره جایگاه مرد در زندگی چیست؟ با پرسیدن این نوع سؤالات خواهید فهمید که خانم روحیه زن سالاری دارد یا نه؟ و برای خود جایگاه مشاوری مهربان قائل است یا خیر.
دیدگاه شما درباره جایگاه زن در زندگی چیست و به او چقدر میدان میدهید؟ با پرسش سؤالاتی در این زمینه میتوانید بفهمید آیا آقا، خانمها را موجوداتی ضعیف و کماهمیت میداند یا نه؟
6) دخانیات
پرسش در مورد دخانیات و موادمخدر میتواند دیدگاه افراد را در مورد این نوع مواد نشان دهد. ممکن است این نکته گاهی مورد غفلت قرار بگیرد و طرف مقابل را فینفسه با توجه به ظاهر و موقعیت موجهی که دارد اهل مصرف سیگار و مواد مخدر ندانید اما نیاز است او در هر موقعیتی بود این سوالات را از او بپرسید که نظرتان درباره سیگار و مصرف آن و موادمخدر چیست؟ آیا به مواد خاصی اعتیاد دارید؟ (قهوه، چای، غذای خاص، سیگار، قرص و...) آیا از دخانیات، قرص یا آمپول ویژهای برای آرامش استفاده میکنید؟
7) میزان درآمد
میزان درآمد آقا مسأله مهمی است که خانم باید در مورد آن اطلاعاتی کسب کند تا بداند آیا میتواند با چنین درآمدی زندگی کند. میتوانید بپرسید به آیا میزان درآمد شما در حدی است که بتوانید با آن، زندگی متوسطی را اداره کنید؟
نکته؛ این سؤال در جلسۀ دوم پرسیده میشود تا شائبه پولدوستی و مادیگرایی زن پیش نیاید.
ضمن اینکه پرسش از میزان درآمد خانم چندان لزومی ندارد. زیرا درآمد برای او میباشد مگر آن که او بخواهد در امور مالی زندگی مشارکت کند.
8) اعتقاد به مشاوره
از آنجایی که در زندگی مشترک ممکن است مشکلاتی به وجود آید که نیازمند کمک از افراد متخصص و خبره در این امور است، لذا در جلسۀ گفتگو طرفین میتوانند نظر خود را در مورد اینکه از چه کسی در زندگی مشترک مشورت بگیرند، مطرح کنند. برای مثال میتوانید بپرسید برای رفع مشکلات زندگی تا چه حد به مشاوره اعتقاد دارید و آن را مؤثر میدانید؟ در صورت بروز مشکل در زندگی مشترک ترجیح میدهید با چه کسانی مشورت کنید؟
نکته؛ برخی مردها به مشاوره تن نمیدهند؛ زیرا گمان میکنند رفتن نزد مشاور به معنای اعتراف به اشتباه است! بنابراین اگر این موضوع برایتان اهمیت دارد حتما در خصوص آن سوال کنید. برخی (از زنان و مردان) نیز به افراد خاصی مراجعه کرده و نظر او را حجت میدانند. پرداختن به این بخش میتواند اثرگذاری نظر یک فرد را در زندگی و تصمیات طرف مقابل برای شما آشکار کند.
پرسشهای گفتگو در جلسه سوم خواستگاری
نخستین سؤالی که در اینجا باید به آن پاسخ داد این است که آیا لازم است جلسات گفتگو به جلسه سوم هم کشیده شود؟! اگر پاسخ مثبت است در این صورت چه سؤلاتی را باید مطرح کرد؟ برخی از مسائل که اتفاقاً از مسائل مهم زندگی زناشویی هستند را به علت حیا نمیتوان در جلسات اول و دوم مطرح کرد یا هنوز زمان طرح آنها نرسیده است، لذا بهترین زمان برای پرداختن به این مسائل جلسه سوم است. آنچه در ادامه میخوانید نگاهی به سوالات، محورها و نکات گفتگو در این جلسه است. این سؤالها عبارتند از:
1) گرممزاجی یا سردمزاجی
سوالی که در این بخش میتوان مطرح کرد این است که رفع غرایز جنسی تا چه حد در زندگی زناشویی برایتان اهمیت دارد؟
نکته؛ با توجه به این که اختلاف شدید خانم و آقا در این مسئله، عامل اختلاف جدی در زندگی مشترک و در مواردی عامل انحراف اخلاقی و جنسی یکطرف و لطمه به اعصاب و روان میشود، طرح آن ضرورت دارد.
این سؤال در جلسه سوم مطرح میشود تا به فرد تهمت شهوترانی، هواپرستی و... داده نشود. اگر طرح این سؤال برایتان مشکل است و حیا اجازه نمیدهد می توانید آن را به صورت نوشتاری از طرف مقابل بپرسید، اما هرگز فکر صرفنظر کردن از آن را نکنید.
2) فرزنددار شدن و زمان آن
چه زمانی را برای فرزنددار شدن مناسب میدانید؟ داشتن چند فرزند خوب است؟ شما داشتن چه تعداد فرزند را میپسندید؟
3) چگونگی مراسم عقد و عروسی
نظر شما در مورد مهریه چیست؟ (کم و کیف و لزوم آن). نظرتان درباره چگونگی و مراسم عقد و عروسی چیست؟ آیا مراسم آلوده به گناه یا بدون گناه برایتان فرقی دارد؟ (گناه را با ذکر مثال و مصداق روشن کنید تا به معنای واضعی دست پیدا کنید. گاهی برای یک نفر صرف وجود آهنگ گناه است و برای دیگری استعمال مشربات الکی، این موارد را مشخص کنید.)
نکته؛ در صورت عدم توافق در این مسائل ممکن است در ابتدای ازدواج، کدورتهایی پیش آید و به سبب خاطرات تلخ به وجود آمده، بهانهجوییهایی پس از آن در زندگی مشترک بروز کند.
4) چگونگی ملاقاتهای دوران عقد
نظر خانواده شما درباره ملاقاتهای دوران عقد چیست؟ در این زمینه آداب و رسوم خاصی در خانواده شما هست؟
5) انتظار خاص از همسر آینده
آیا انتظار خاصی از همسر آیندۀ خود دارید؟
نکته؛ برخی از افراد نیازهای خاصی دارند که حتماً باید پیش از ازدواج با نامزد خود مطرح کنند تا ببینند آیا توان برآوردن آن را دارد یا خیر، برای مثال ممکن است دختری یا پسری بیش از دختران و پسران دیگر به اظهار محبت همسر نیاز داشته باشد که حتماً باید مطرح کند.
یادآوری و ذکر چند نکته مهم (نکات مهم در جلس دوم خواستگاری)
الف) سکوت در جلسات گفتگو
سکوت در جلسات گفتگو میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد مثلاً طرف مقابل کمرو باشد، یا اینکه خواستگاری بر او تحمیل شده باشد، به خصوص اگر در جمع به او اجازه صحبت نمیدهند، در این صورت حتماً با پرسشهای روشن باید اطمینان یافت که از این کار رضایت کامل دارد. احتمال دیگر این است که طرف مقابل را از نظر ظاهر نپسندیده و انگیزهای برای گفتگو ندارد و نمیتواند با این مسئله کنار بیاید.
گاهی هم شخص در جلسه اول گفتگو، مطالب و سؤالاتی را مطرح کرده و در جلسات بعدی سکوت میکند. این نشان میدهد که همان سؤالات اصلی و کلیدی جلسه اول برایش مهم بوده و سؤالات بعدی اهمیتی ندارد، زیرا در خود قدرت انطباق میبیند و میداند که با وجود وجوه مشترک در مسائل اصلی، با بقیه اختلافات میتواند کنار بیاید و خود را وفق دهد.
در صورتی که فرد مقابل خواستههای شما را بدون چون و چرا میپذیرد احتمال احساسی برخورد کردن، وجود دارد. زیرا امکان ندارد دو نفر با دو وراثت متفاوت، دو محیط و دو تربیت گوناگون، در همه مسائل تفاهم داشته باشند، حتی دو خواهر یا دو برادر نیز با وجود اشتراک در محیط و تربیت با هم تفاهم کامل ندارند.
نکته؛ برای این که راحت باشید و صداقت خود را نشان دهید از همان کلمات معمول و همیشگیتان استفاده کنید نه از کلمات سخت و غیرمعمول.
صداقت شما و خانوادهتان در رفتار و گفتار، آنها را نیز تشویق میکند که صادق باشند.
در گفتگو دو طرف باید بنا را بر معرفی واقعی و صریح خود بگذارند.
ب) بیان اسرار زندگی در خواستگاری
اسرار زندگی آدمها طبقهبندی دارد. در مباحث امنیتی اطلاعات را به چهار طبقه (بهکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم میکنند، در زندگی نیز ما باید برای مسائل خود طبقهبندی داشته باشیم.
در جلسات اول خواستگاری میتوانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران از آن اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بیاطلاع است، مثلاً در محل و فامیل همه میدانند شما با یک ازدواج ناموفق روبهرو بودهاید، بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر میکند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود. اما گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است. در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری میتوانید برای فرد تشریح کنید.
برخی از اسرار را نیز میتوانید در جلسات بعد مطرح کنید، اسراری را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کرد. شما میتوانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد پیدا کردهاید، او را مطلع سازید، اما نباید از اشتباهات و لغزشهایی که در دوران مجردی انجام دادهاید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کردهاید، بعد از ازدواج هم، همسرتان متوجه آن نمیشود، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان و خطاها، امری ما بین ما و خدای ماست و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد و از طرف مقابل هم نخواهید به این مسائل اشاره کند. ولی اگر مسئلهای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم و خطایی شدهاید و امکان برملا شدن آن را پس از ازدواج میدهید، باید حتماً به نحوی مطرح کرده و آن را برای فرد مقابل بیان کنید.
گفتن تمام جزئیات (عصبانیتهای موردی، بینظمیهای موردی، و...) لازم نیست زیرا باعث نگرانی و ایجاد تردید میشود، زمینه وسوسههای شیطانی را فراهم میآورد و ممکن است طرف مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمیشود لازم نیست. پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد، بنابراین پرسش درباره این که چه گناهی مرتکب شدهای، آیا دوست پسر یا دختر داشتهای، چند تا خواستگار برایت آمده، به خواستگاری چند نفر رفتهای، چگونه مسلمان شدهای و مواردی از این قبیل لازم نیست و گاهی توهین و بیحرمتی به شمار میرود و پیامدهای منفی دارد.
اما چند نکته مهم
اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید بهطور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتواناییهای آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است با معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هر گونه سؤالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.
اگر طرف مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم گرفت. بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا طرف مقابل، به دور از ترحم تصمیمگیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.
و در نهایت اینکه از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم میزند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را در زمین سستی بنا کردهاید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند، نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد...
مطالب با مقداری ویرایش برگرفته از سخنان دکتر بانکیپور است.